استدلال حامیان کریدور جعلی زنگزور؛ چرخش به شرق به چه قیمتی؟!
اقلیتی در کشورمان تلاش می کنند با طرح مسئله تحریم ها و جنگ اوکراین و قرار گرفتن ایران در اتحاد با روسیه، بر ضرورت حمایت ایران از روسیه برای راه اندازی دالان زنگزور تاکید کنند. این افراد چه استدلالی دارند و پیامد آن چه خواهد بود؟
طرح مسئله حمایت روسیه از جمهوری آذربایجان برای راه اندازی دالان زنگزور علاوه بر مخالفان اجرای این پروژه، موافقانی نیز در داخل دارد که فرضیه هایی را در حمایت از روسیه مطرح می کنند. این گروه از افراد که بعضا هدایتگر بخشی از افکارعمومی در کشورمان هستند به دو گروه تقسیم می شوند.
گروه اول معتقدند روسیه متحد راهبردی ایران است و چون در حال جنگ با ائتلاف غرب در اوکراین است و همزمان در ائتلاف راهبردی با ایران علیه غرب است، بنابراین مسئله زنگزور به عنوان یک راهبرد روسی برای دور زدن تحریم های غرب می تواند دلیلی محکم برای نادیده گرفتن منافع ارمنستان که همسو با ناتو شده، ارزیابی شود و حمایت ایران از مواضع روسیه را به دنبال داشته باشد.
گروه دوم معتقدند ایران که تحت شدیدترین تحریم های غرب قرار دارد قادر نخواهد بود بدون واردات کالاهای اساسی از روسیه به رویارویی با امریکا ادامه دهد. بنابراین حمایت ایران از روسیه در پروژه زنگزور در امتداد حمایت تسلیحاتی ایران از روسیه در جنگ اوکراین است و نمی توان دو مسئله را از هم تفکیک کرد. بنابراین ایران چاره ای جز حمایت از روسیه ندارد. حامیان این نظریه نقش ترکیه را به عنوان یکی از اعضای ناتو برجسته سازی کرده و ترجیح می دهند ایران روابط نزدیکی با روسیه داشته باشد تا اینکه از منافع ترکیه نزدیک به ناتو حمایت کند.
در همین راستا علی بیگدلی، کارشناس مسائل بینالملل معتقد است «عامل اصلی جنجالهای کریدور زنگزور، ترکیه است» این کارشناس مسائل قفقاز تاکید می کند «وجود تفکر ضد روسی در کشور باعث توجه به روسیه شده است. آقای عراقچی گفته بود ما اجازه تعرض به خاک همسایگان را نخواهیم داد درحالیکه این مسائل به ما ارتباطی ندارد. اردوغان به خاطر از دست دادن دنیای عرب و اینکه نتوانست عضویت اتحادیه اروپا را بگیرد میخواهد برود به سمت مناطق ترک زبان و آسیای مرکزی و پاکستان و هند و حتی تا چین برود. روسیه نمیخواهد ناتو در منطقه نفوذ کند و چون ترکیه در حوزه ناتو است، نمی گذارد یک تلفیق پیوسته به نفع اوکراین تشکیل شود، همین موضوع علت سفر عجولانه پوتین به آذربایجان بود»
بیگدلی در نهایت می گوید «مقامات ارشد ایران نمیتوانند جلوی روسیه بایستند. وجود پایگاههای قدرتمند اسرائیلی در آذربایجان هم میتواند عامل تهدیدکنندهای برای امنیت ما باشد.»
احمد بخشایش عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس دوازدهم هم با اتکا به مبنای نظری دوم به وابستگی ایران به روسیه متاثر از تحریم های امریکا اشاره می کند و می گوید: «ما اسلحه میفروشیم دلار میگیریم، ما از طریق شراکت با روسیه تحریمها را دور میزنیم، ما سویا و ذرت و … از روسیه وارد میکنیم. اروپایی ها به اوکراین، اسلحه می فروشند. ناتو وارد اوکراین شده چرا ما در جهت حمایت از متحد خود به روسیه موشک و پهپاد ندهیم؟ »
بخشایش اردستانی درباره مواضع پوتین درباره کریدور زنگزور معتقد است: «آقای پوتین نمیخواهد در عمل علیه ایران اقدام کرده و یا ما را تحت فشار قرار دهد. روسیه به دنبال تنبیه ارمنستان به خاطر نزدیکی به غرب است.»
او در نهایت با یادآوری دو قطبی شرق و غرب در سیاست کلاسیک بر این نکته تاکید می کند «اگر قرار بر تقسیم بندی بلوک شرق و غرب باشد ما در بلوک شرق قرار داریم و طبیعی است که به خاطر منافع خودمان مقابل ناتو قرار بگیریم. ایران با کسی جنگ ندارد و در جنگی هم مداخله مستقیم نمی کند اما روسیه متحد ماست و به ما کمک می کند تحریم ها را دور بزنیم. بنابراین ارسال پهپاد و موشک درجهت همکاری ماست.»
ابوالفضل ظهرهوند، نماینده مردم تهران در مجلس نیز با اشاره به آسیب پذیر شدن ایران، راه اندازی کریدور زنگزور را باعث انتفاع روسیه ارزیابی و عدم ورود ایران به بازی امریکا و روسیه را توصیه می کند. ظهرهوند در واکنش به اظهارات اخیر سخنگوی وزارت خارجه روسیه درباره کریدور زنگزور، تأکید می کند که «روسیه در حال حاضر به دنبال ارتباط با کشورهای دیگر است و از نظر اقتصادی، ایران به اندازهای فعال نیست که بتواند در برابر چنین تغییراتی آسیبپذیر باشد. بنابراین، بهتر است بهجای ورود به بازیهای دشمنان و آمریکاییها، با دقت و بر اساس منافع ملی عمل کنیم.»
ظهره وند در نهایت معتقد است منتقدان زنگزور، روس هراسی می کنند و تاکید می کند «برخی به نظر میرسد که قصد دارند با دامن زدن به روسهراسی و تشویش افکار عمومی، این موضوع را به سود خود پیش ببرند و ادعا کنند که روسیه برخلاف منافع ایران عمل میکند»
در این میان، روزنامه کیهان نیز با طرح مسئله بد بینی به منتقدان عملکرد روسیه در زنگزور در گزارشی نوشت «افراطیون مدعی اصلاحات که برای دفعات متعدد سرسپردگی و عاملیت خود برای دولتهای غربی را در کارنامه دارند، این بار نیز با کار ویژه ضربه به روابط ایران و قدرتهای غیر غربی همچون چین و روسیه سعی در ایجاد چالش در مسیر روابط ایران با دنیای غیر غربی و ایجاد چرخش در مسیر سیاست خارجی کشور به سمت غرب دارند، متاسفانه برخی از جریانات و افراد حاضر در دولت نیز با خرسندی از این خط رسانهای افراطیون مدعی اصلاحات، چنین اعتقاد و آرزویی را علیرغم سابقه برجام در ذهن خود دارند.»
در این راستا تحلیلگران روابط بین الملل معتقدند «در طول جنگ ۴۴ روزه دوم قرهباغ در سال ۱۳۹۹، ایران عملاً قدرت تاثیرگذاری خاصی نداشت و با وجود اینکه در روزهای اول جنگ امامان جمعه در بیانیهای طرف دولت باکو را گرفتند، اما به تدریج با آشکار شدن نقش عوامل فرامنطقهای مانند اسرائیل، تکفیریهای سوری و نیروهای پاکستانی احتیاط بیشتری در اتخاذ مواضع شد که همین موضوع نشانه شناخت کم از تحولات منطقه بود.»
از این رو طرح فرضیه های بالا برای دور نگهداشتن ایران از سیاست ورزی در قفقاز، در برآیند نهایی، مولفه تحریم و جنگ های منطقه ای را دلیلی برای عبور ایران از منافع ملی ارزیابی می کند تا بیش از قبل، ایران را در برابر سیاست های متحد خود یعنی روسیه، همسو و محافظه کار نشان دهد. آنچنان که ناظران سیاسی می گویند «ایران در سه دهه اخیر، منطقه را به روسها واگذار کرده و روسها هم به دلیل منافع اقتصادی با باکو، بهویژه پس از جنگ اوکراین، چشم بر جولان ترکیه و اسرائیل بر منطقه بستهاند.»
در چنین شرایطی پیشنهاد کارشناسان مسائل قفقاز «تقویت میدان و دیپلماسی ایران در قفقاز، اشتراک منافع ایران و ارمنستان و مقابله با دالان ناتویی – تورانی زنگزور» است تا «جمهوری اسلامی ایران کل جامعه ارمنستان و احزاب و جناح های سیاسی مختلف را در آغوش بگیرد و با آنها تعامل کند. بنابراین ایران باید کل جامعه ارمنستان اعم از حکومت، مردم، جناح های سیاسی و نهاد کلیسا را مورد توجه قرار دهد.»