به ذگزارش گروه فرهنگی افتاب یزد اینکه هنری با عنوان شبیه خوانی از تلویزیون ملی ایران پخش شود میتواند یک گام مفیدی در حفظ و یا نشر این هنر ارزشی قلمداد شود اما با اینحال هنوز موضع تلویزیون در مورد این هنر برای ما تبیین نشده و با اندیشه ای همچون یک بام و دو هوا در این هنر مواجه هستیم، پخش برنامه ای با این موضوع در ساعات پایانی شب و آن هم از شبکه ای که میزان مخاطب آن کاملا روشن است خود بیانگر این ادعاست. مجلس واقعه از ۵شنبه ۹شهریور ماه پخش شد، فارغ از بحث حواشی ایجاد شده در مورد این اثر که واکنش بسیاری را در پیش از پخش به همراه داشت ، اما در کل این اثر و یا بهتر بگویم این برنامه ضبط شده از ابتدایی ترین تکنیکهای هنری نیز بی بهره بود به نحوی که هیچگونه رد و نشانی از کارگردانی هنری و حتی تلویزیونی در آن دیده نشد (البته این نظریات در مورد قسمت اول این برنامه است که در دو شب متوالی پخش شد). در ابتدا شبیه خوانان به طرز کاملا ناشیانه که گویا در سر کلاس اول ابتدایی نشسته اند در ردیفهای نادرستی جلوس کرده بودند و افرادی که در ردیفهای بعد قرار گرفته بودند مدام با تکان دادن سر قصد جلب توجه و یا دیدن جناب راوی را داشتند .
آقای راوی مانند یک معلم وارد کلاس شد و کاملا محسوس بود که نمیداند از کجا شروع کند و از چه چیزی سخن بگوید و در همان ابتدای برنامه جهل خود را از این هنر به وضوح آشکار کردند . اما چون یک آهنگساز است لذا فورا هدف خود را بهره برداری از موسیقی تعزیه برای نکات موسیقایی فیلم اعلام کرد و از نکاتی که کشف میکند قرار است در موسیقی فیلم بهربرداری کند (که خود این موضوع جای تعجب دارد مگر موسیقی تعزیه چه چیزی غیر از موسیقی ملی در خود نهفته دارد که ایشان به دنبال کشف و شهود آن باشد )در این نکته کاملا محرز بود که ایشان هیچ دانشی در این زمینه ندارند و طبق تخصص هنری خود یک جمله ای را اعلام کردند .
نکته دیگری که در سخنان جناب راوی قابل تامل بود سخن گفتن از اشعار تعزیه بود و ایشان خیلی پر طمطراق نسبت به اشعار تعزیه اظهار نظر کردند و این اشعار را فاخر و بسیار غنی و سرشار از آرایه های ادبی اعلام کردند در حالی که چند لحظه قبل گفتند دانشی در این زمینه ندارند و قرار است با چرخیدن دور تعزیه خوانان به دانش خود اضافه کند اما با اینحال از شاعران تعزیه پرسیدند . در این برنامه بخشی از تعزیه مسلم اجرا شد در حالی که لحظات بسیار کوتاهی از موسیقی اصلی تعزیه که همان ترومپت باشد را شاهد بودیم و یک آهنگی به عنوان زیر صدا از ابتدا تا انتهای این تعزیه پخش شد که دلیل آن هم مشخص نبود و گاه گداری هم هاله هایی از نور اطراف سر شبیه خوانان چه مخالف و چه موافق عبور میکرد .
پس از اتمام تعزیه تنها نکته ای که از زبان جناب راوی شنیدیم این بود که خطاب به شبیه خوان ابن زیاد مصراع شعر مرا استاد شیطان است را تکرار کردند و این برنامه نا خوب به پایان رسید . آنچه که ناخوب بودن این برنامه را بیشتر تقویت کرد گافهایی بود که عزیزان شبیه خوان یکی پس از دیگری چه در سخن گفتن و چه در خواندن تعزیه از خود نشان دادند .
جناب راوی از شاعران تعزیه سوال کردند و پاسخ دیگری شنیدند و آن هم با تپق های عجیب ، معلوم نبود این عزیزان در مورد تعزیه خوانی سخن میگویند یا میخواهند تاریخ شهادت مسلم را اعلام کنند ( در این میان سخنان عباس صالحی نسبتا کارشناسانه تر بود). شبیه خوانان در انتخاب اشعار کج سلیقگی به خرج دادند در حالی که از فاخر بودن اشعار تعزیه سخن گفتند اما در همان ابتدای مجلس صحبت از جناغ شکستن امام شد. دوستان تعزیه خوان حتی در انتخاب لباس هم سلیقه خوبی به خرج ندادند به طوری که بین هانی و ابن زیاد از نظر پوشش هیچ تفاوتی نبود .
شبیه خوانان در خواندن اشعار به کرات مایه های موسیقایی را فالش کردندآن هم در تعزیه ای همچون مسلم که حداقل صدها هزار بار خوانده اند و علاوه بر فالش آهنگ لحن گفتار خود را هم نمیتوانستند تغییر دهند چه مخالف و چه موافق هر دو گروه با یک لحن کاملا بالا بدون رعایت فضا و مکان شعری فقط اشعار را خواندند . گروه مخالف از همان ابتدا فقط فریاد زد و موافقان هم مایه بالا را گرفته بودند .
حال قرار است جناب عظیمی نژاد با این اثر پس از ۱۵جلسه به چه جایگاهی از تعزیه برسد باید منتظر ماند و هرشب این برنامه را نگاه کرد که البته بعید به نظر میرسد با اقبال مواجه شود . جناب راوی اگر قصد آشنایی با تعزیه را داشتند با هزینه ای کمتر از آنچه به گوش میرسد میتوانستند به تمام نقاط کشور سفر کنند و از نزدیک تعزیه ها را ببینند قطعا به مطالب تازه برمیخوردند./اسماعیل مجللی، پژوهشگر تعزیه
https://aftabyazdonline.ir/?p=86677
نظرات